♡مثبت های باحجاب♡
برای کسانی که معنی حجاب رو فهمیدن و دوست دارن که بفهمن

سلام به همه ی دوستان خوب و مهربونم

من کوثر هستم مدیر این وبلاگ هستم بخاطر فشار زیاد درس ها ممکنه که کم بیام

پس شاکی نباشین اینجا از حجاب و اسلام حرف میزنیم تازه بعضی وقت ها هم جک و نظر سنجی هم داریم 

خب تا یادداشت بعدی خداحافظ

سه شنبه 11 آذر 1398 | 15:2 | کوثر خانم |

 وقتے مے شنوے ميگن اُمـُّــــل

وقتے مے شنوے ميگن كچـــل
وقتے مے شنوے ميگن چــادر نشين
وقتے مے شنوے ميگن كلاغ سيــاه
وقتے مے شنوے ميگن زشــــت

هيـــس!
سكوت بهترين جوابـﮧ
سكوت نشونـ آرامش توست
سكوت نشونـﮧ ارزش توست
سكوت نشونـﮧ وقار توست(1)
امام علی علیه السلام : بِکَثرَةِ الصَّمتِ تَکون الهَیبَهُ :کثرت سکوت موجب ابهت و بزرگی است...{نهج البلاغه، حکمت 224}
مثبت دونه:
+از قديم گفتن جواب بــــــــوق ها خاموشي ست!
چهار شنبه 3 دی 1393 | 22:35 | کوثر خانم |

 می گفت : دلم میخواهد اینجور باشم

مَردها نبینند!
روزهـا گذشت
و همچنان دلبــری می کرد در خیابان . (1)
وقتی
خبـر ارتبـاط پدرش را با فلان دختر شهر شنید
شوکه شد!
شاید پدرش هم نباید می دید... (2)
1.پیامبر اکرم(ص):زنی که خود را برای غیر شوهرش زینت و آرایش نماید،خداوند او را به آتش جهنم می سوزاند.{وسائلالشیعه14/113}
2.حضرت علی (ع): بسا هوسى از نيم نگاهى حاصل است (بحارالانوار/ج 71/ص 293)
مثبت دونه:
+دلبری کن ، امآ برای دلبـَر !
+بی ربط: دلبــری برگزیده ام که مپرس...
+{برگرفته از یک واقعیت}
چهار شنبه 3 دی 1393 | 22:28 | کوثر خانم |

 

چهار شنبه 3 دی 1393 | 22:12 | کوثر خانم |

 

دخترک رو به من کرد و گفت : واقعا آقا ؟!
گفتم: ببخشید چی واقعا ؟!
گفت: واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد !
گفتم: بله
گفت: اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید !
گفتم: آره راست میگی ، سر پایین انداختن کمه !
گفت: کمه ؟ ببخشید متوجه نمیشم ؟ 
گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقا که سر پایین انداختن کمه ..!

چهار شنبه 3 دی 1393 | 21:56 | کوثر خانم |

 

كرامت بانوان، پیش از آن است كه خود را حراج كنند وخود را به چند لبخند بفروشند.
تنها كسانی كه از «كمال سیرت» محرومند،
«جمال صورت» را در معرض تماشای همگان می گذارند.
هیچ كس با نام " آزادی" دیوار خانه ی خود را بر نمی دارد و شب ها در حیاطش را باز نمی گذارد.
شهید مطهری فرمود: 

«حجاب مصونیت است نه محدودیت»
چهار شنبه 3 دی 1393 | 21:49 | کوثر خانم |

 

بسم الله الرحمن الرحیم


زیبایی زن به رنگ هایی که به خود میمالد نیست!....
زیبایی زن به لطافت و ظرافتش است...
مثل پروانه!
تو هم زیبایی!
تو بدون رنگ کردن خود زیبایی
چون خدا زیبآست و زیبآیی ها را دوست دارد
نه زیبایی های کذاب را...
خدا آفریده تورا با همان چشم های قهوه ایی و یا سیاه!
خدا تو را آفریده با همان موها و مژه ها

زیبایی زن به اخلاق صاف و پاکش است..
اخلاقی که هیچ فحشی از آن بیرون نمی زند!
زیبایی زن به پاکی وجودش است..
همان زنی که روزی هفده بار به سمت خدا سجده می کند!
زیبایی زن به حجابش است...
همان زنی که با لباسش به تو نشان میدهد خداوند همیشه مارا میبیند!
پس چه کسی ادعا می کند که زشت است؟؟؟
.
.
.
جز کسی که این صفات را نداشته باشد...



پی نوشته:یک زَن زیبآ در نظر اِنسآن زیبآست، امآ یک زن خوش اخلاق و نیکو صیرت در قلب انسآن جآ دارد.(ناپلئون هیل)
زیبآترین خوی زَن،نجآبت اوست..(اُرد)

پنج شنبه 20 آذر 1393 | 18:35 | کوثر خانم |

 

بسم الله الرحمن الرحیم
دختر باحجاب
ترانه ی آزآدی همانند دیگر ترانه های سامی یوسف بسیار زیبا و مضـمون بسیار قشنگی دارد،این ترانه از آلبوم امت من میباشد ، درد بسیاری از مسلمانانی است که در غرب زندگی می کنند و به خاطر حجاب و عفتشان مورد توهیـن قرار می گیرند ،سامی یوسف در این ترانه قصد تسلی دادن به این خواهران محجبه مسلمان را دارد ، و روسری و حجاب را  نه بعنوان یک حفاظ بلکه به عنوان آزادی و مایه افتخار زن معرفی کرده است.
what goes through your mind
در ذهن تو چه می گذرد؟

As you sit there looking at me
وقتی آنجا نشسته‌ای و به من می‌نگری

Well I can tell from your looks
من از نگاهت می‌توانم بخوانم

That you think I’m so oppressed
که تصور تو این است که من خیلی تحت فشار هستم!

But I d0n’t need for you to liberate me
اما من از تو نمی‌خواهم تا مرا آزاد کنی

My head is not bare
سر من بِرهنـه نیست

And you can’t see my covered hair
و تو نمی‌توانی موهای پوشیده مرا ببینی

So you sit there and you stare
برای همین تو آنجا می‌نشینی و خیره نگاهم می‌کنی

And y0u judge me with y0ur glare
و درباره من به روشنی قضاوت می‌کنی!

You’re sure I’m in despair
تو مطمئنی که من ناراحتم

But are you not aware
اما تو آگاه نیستی

Under this scarf that I wear
در این تکه روسری که بر سر من است

I have feelings, and I do care
من احساس و عاطفه دارم

S0 d0n’t y0u see
پس آیا تو نمی‌بینی؟

That I’m truly free
که من به راستی آزادم

This piece of scarf on me
این تکه روسری بر سرم را

I wear so proudly
با غرور می‌پوشم

To preserve my dignity...
تا از شأن خودم محافظت کنم

My modesty
عفت ام

My integrity
کمالاتم

S0 d0n’t judge me
پس قضاوت نکن

0pen your eyes and see
چشمانت را باز کن و ببین

"Why can’t you jusT accept me?” she says
چرا نمی‌توانی فقط خود من را بپذیری؟

"Why can’t I jusT be me?” she says
چرا من نمی‌توانم فقط خودم باشم؟

Time and time again
بارها و بارها

You speak of democracy
تو از دموکراسی صحبت می‌کنی

Yet you rob me of my liberty
اما تو آزآدی مرا می‌دزدی!

All I wanT is equelity
همه آنچه من می‌خواهم برآبری است

Why can’t you just let me be free
چرا نمی‌توانی فقط به من اجازه دهی که آزاد باشم؟

For you I s!ng this song
من این سرود را برای تو سرودم

my sister, may you always be strong
خواهرم! همیشه محکم باش!

From you I’ve learnt so Much
من از تو درسهای بسیاری آموخته‌ام

How you suffer so Much
چه رنجهای بسیاری که دیدی
yet you forgive those who laugh At you
بیا و آن کسانی را که به تو خندیدند را ببخش!

You Walk with no fear
تو بدون هرآس قدم می‌زنی

Through the InsUits y0u hear
از میان ناسزاهایی که می‌شنوی!

Y0ur wish so sincere
مخلصانه آرزو کن

That they’d understand you
تا آنها تو را بفهمند

But before y0u walk away
اما قبل از آن که بروی

This time you turn and say:
این بار برگرد و بگو!

But d0n’t y0u see
آیا نمی‌توانی ببینی

That I’m truly free
که من به راستی آزادم?

This piece of scarf on me
این تکه روسری بر سرم را

I wear so proudly
با غرور می‌پوشم

To preserve my dignity...
تا از شأن خودم محافظت کنم

My modesty
عفت ام

My integrity
کمالاتم

S0 let me be
پس به من اجازه بده

She says with a smile
او با خنده‌ای می‌گوید

I’m the one wh0’s free
من تنها کسی هستم که آزادم
پنج شنبه 20 آذر 1393 | 18:34 | کوثر خانم |

 



یک اعتراف قشنگ!

من عآشق شده اَم رفت!
اسم ایشون امام عَلی هست ولی دیگرآن امام رضآ صدآشون می کنند
توی مشهد زندگی می کنه
نمی دونید که چه خونه ای داره!
تآ هزآرتا ادم میتونند تو محوطه ی خُونش بآشَند
اینقدر این مَرد مَحبوب هست که همیشه کُلی مهمون داره...
من توی خرداد92 رفتم خونه ی ایشون
همه ی درهای خونشون از طلآست
کلی خدمتگُزار دارند به علآوه ی کلی حیآط
وَقتی رَفتم خونشون...
در اُتآق اَصلی یِک جآیگاه از طلآ و نُقره دآرند
روی دیوآر این اُتآق یک عآلمه عتیقه و وسایل قیمتی هَست که به ایشون هدیه دآدَند
 میگن یک اَنگشتر عَقیق داره روی دَستش!
هَروَقت میرم اونجا بهم لَبخند می زنه ، اینو اِحسآس می کُنم
موهآی نَرم و مشکیش تآ سَر شونه هآش میرِسه
وَلی هروَقت که رفتم فَقَط نگآه می کُنم و هیچی نمیگَم.
بچه ها من یک شمآره دارم از ایشون خوآهش می کنم بهش زَنگ بزنید
اینم شمآره:
05132003334
یکبار زنگ زدم ولی هیچی نگفتم...و به هیآهویی که از گوشی شنیده میشد گوش دادم.
شمآ بهش زنگ بزنید و بهشون بگید که کوثر میخواد
 دوباره شمارو ببینه.. و اَز ایشون بخوآیید که مَنو دَعوَت کنه
.
.
.
نُکته رو گرفتی کهـ دآرم کی رو میگَم؟
پس زَنگ بزن

 
 
ܓܓܓܓܓܓܓܓܓܓܓܓ

یک حرف مختصر:میخوآستَم بِدونَـم که آیآ در نمآز همه موهآ بآید پوشیده بآشند؟
و پیآمبر می فرمآیند که خودتآن رآ دَر موقع نمآز زینت بِدین(آرایش و گردنبند و عطر)
اَگر حَدیث یآ آیه ای  دآرید که این مَسئله رآ اِثبآت کند لُطفا در نظرآت بِنویسیـد
 
منبع:ملکه حجاب

 

پنج شنبه 20 آذر 1393 | 18:10 | کوثر خانم |

 بنـدگـی ام را آشکــارا به رُخ می کشـم

لذتـش بیشـتر است،
از آزادی یـواشکـی تـو...
مـدام به یادتــ باشد:
و خداوند بر همه چیـز آگـاه است... (1)
1.هو معکم این ما کنتم و الله بما تعملون بصیر : هرکجا باشید او با شماست و به هرچه کنید به خوبی آگاه است{آیه 4 سوره حدید}
چهار شنبه 19 آذر 1393 | 19:44 | کوثر خانم |

مرا از سرزنش های اقوام و دوستان

و یا به سخره گرفتن های توی خیابان

و حتی دهن کجی های بعضی استادان

باکی نیست

اینها چه می دانند

در لا به لای مناجات ِ بهترین بنده خدا بودن(1)

چه لذتی دارد...

 

1.دعای پیامبر نور و رحمت (ص): پروردگارا ! زنانی که خود را پوشیده نگه می دارند،مشمول رحمت و غفران خود بگردان.. {مستدرک الوسائل،ج 3 ،ص 244 }

چهار شنبه 19 آذر 1393 | 19:27 | کوثر خانم |

به خودت بیا …

آقا پسر تو هم به خودت بیا

توهم میتونی با اون چشم ها هرزگی کنی

و هزار کار دیگه ای که جرات گفتنش رو ندارم!

به خودتون بیایید

 

 منبع:  وب سایت بزرگ شبهاے تنهایے

چهار شنبه 19 آذر 1393 | 19:25 | کوثر خانم |

خواهرم !

شما خسته نشدی از جلوه نمایی تن در بازار اسیران هوی و هوس ؟!

 

خسته نشدی از حقارت و ضلالت . . ؟!

 

خسته نشدی از خون کردن دل مهدی فاطمه ؟!

 

خسته نشدی از عهد شکنی های پیاپی ات با خداوند . . .

چهار شنبه 19 آذر 1393 | 19:21 | کوثر خانم |

سلام دوستای من

 

میخواستم اگر فرصتی بشه در یادداشت های بعدی مطالبی درمورد ماهواره 

 

براتون به اشتراک بزارم پس باهامون همراه باشید.

چهار شنبه 19 آذر 1393 | 19:12 | کوثر خانم |

چهار شنبه 19 آذر 1393 | 19:10 | کوثر خانم |

 
 
 
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت : 
 
ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود،

مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت،

یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود،

او را به دیوار کوفت و فریاد زد

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری

 گ... می خوری تو و هفت جد آبادت …

خجالت نمی کشی؟ …

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های

مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد،

همانطور موأدبانه و متین ادامه داد

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین،

دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن،

من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم …

حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم

مرد خشکش زد … همانطور که یقه جوان را گرفته بود،

آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد …

دو شنبه 17 آذر 1393 | 18:42 | کوثر خانم |

بی تقصیر

دو شنبه 17 آذر 1393 | 18:30 | کوثر خانم |

خواهرم از بی حجابی است که عمر گل کم است 

نهفته باش همیشه گل باشلبخند

دو شنبه 17 آذر 1393 | 18:2 | کوثر خانم |

 

 

سه شنبه 11 آذر 1393 | 15:14 | کوثر خانم |

سه شنبه 11 آذر 1393 | 14:44 | کوثر خانم |

صفحه قبل 1 صفحه بعد